چرا مشاهیر ایرانی توسط دیگر کشورها مصادره می شوند؟
چرا مشاهیر ایرانی توسط دیگر کشورها مصادره می شوند؟
بررسی علل و زمینه‌های مصادره مشاهیر ایرانی از سوی کشورهای همسایه، به ویژه در حوزه آسیای میانه، به بحث داغ استادان و کارشناسان در وبینار ایرنا منجر شد که هر یک از نگاهی، به واکاوی این موضوع پرداختند.

کارشناسان و استادان شرکت‌کننده در وبینار «مصادره مشاهیر ایران، عوامل و راه‌های مقابله»، بی‌توجهی در داخل کشور به مشاهیر و جریان نداشتن اندیشه مشاهیر ایرانی در زندگی ما، در کنار فعالیت جدی‌تر برخی کشورهای همسایه و رویکرد هویت‌جویی این کشورها را از عوامل مصادره مشاهیر ایران ارزیابی کردند.​

در این نشست که در آستانه ۵ اسفند، روز ولادت خواجه نصیرالدین طوسی از سوی اداره کل پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا، برگزار شد، دکتر محمود جعفری دهقی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانشناسی با طرح موضوع «ایران فرهنگی»، بیان کرد که هر منطقه از جهان به ویژه کشورهای همسایه ایران به نوعی با فرهنگ ایران آمیخته و عجین شده هستند.

رئیس انجمن ایرانشناسی با اشاره به سیر شکل‌گیری فرهنگ و تمدن در سرزمین ایران، افزود: هخامنشیان توانستند فرهنگ ایرانی و یا به تعبیر خود من «حکمت ایران شهری» را به مغرب زمین منتقل کنند و بعد از آن هم ایرانیان مفاهیم اندیشه «ایرانشهری» را در قالب مفاهیم اسلامی پی گرفتند که حاصل آن در عرفان و در دوران طلایی اسلامی قابل مشاهده است.

اظهارات دکتر دهقی اما با واکنش دکتر حسن شجاعی مهر، پژوهشگر تاریخ  آسیای میانه و مدرس دانشگاه شهید بهشتی مواجه شد که معتقد بود مفهوم «ایران فرهنگی» در این دوره معاصر کاربرد درستی ندارد و موضوع مشاهیر کشور، در قالب «ایران تاریخی» می گنجد که گستره آن تمام همسایه های ما را در بر گرفته است.

به باور شجاعی مهر، ما یک «ایران تاریخی» داریم که تمام مشاهیر بزرگ ما جزئی از آن هستند، اما ما با آنها دچار گسست شده‌ایم. چون امروزه افرادی مانند بوعلی سینا، فردوسی و … در زندگی روزمره ما جریان ندارند. او با انتقاد از کم‌توجهی به مشاهیر در کشور و نظام آموزشی کنونی، گفت: در جامعه ای که فرهنگ نقالی حذف شده و حتی یک واحد درسی «شاهنامه شناسی» نداریم، این که بگوییم فردوسی از آن ماست، توهمی بیش نیست! هر کس فردوسی را بخواند و به زبان کنونی مردمانش به آنها معرفی کند، فردوسی از آن اوست.

در این نشست، دکتر محمود طهرانی، عضو هیات مدیره انجمن دوستی ایران و تاجیکستان هم مفهوم ایران فرهنگی را بسیار پیچیده دانست و گفت: باید در این حوزه مفهوم چسبندگی و علقه را تقویت کرد، اما متاسفانه واقعیت تلخ این است که به دلیل سیستم آموزشی متفاوت این کشورها، گاه نسبت به ایران حساسیت وجود دارد. به عنوان مثال ما با افغانستان بسیار نزدیک هستیم و حتی علاوه بر زبان مشترک، خط مشترک هم داریم؛ با این وجود حتی در بین افراد تحصیل‌کرده و روشنفکر نسل جدید، نسبت به موضوع حساسیت ویژه ای وجود دارد و گاه مغالطاتی هم می‌شود.

وی با اشاره به هم اندیشی با اساتید اظهار داشت: در این مدت مراوده داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که بحث ایران فرهنگی مطرح شود نه ایران سیاسی.

به گفته دکتر طهرانی، بحث میراث فرهنگی در چند سطح مطرح می شود. سطح کلان که این مشاهیر را متعلق به تمام بشریت می داند و مثلا کسانی را در تاجیکستان داریم که حافظ شاهنامه هستند. بنابراین راهکار میراث مشترک می تواند یک راه بهتر و فصل مشترکی باشد. چاره ای هم جز این نیست و واقعیتها را نمی توان در نظر نگرفت.

در بخش دیگری از این وبینار، دکتر جعفری دهقی با طرح این پیشنهاد که باید به مشترکات فرهنگی بپردازیم، گفت: این مشکل را سایر کشورها هم دارند و به همین جهت «یونسکو» راهکاری ارائه داد و گفت به میراث فرهنگی مشترک بپردازیم. مثلا در مورد بوعلی سینا گفت که هر کشوری که در زمینه بوعلی سینا ادعایی دارد باید ادعای خود را مطرح کند و یونسکو هم در این زمینه تصمیم گیری کند که مثلا بوعلی سینا متعلق به ایران و تا چه اندازه متعلق به ازبکستان است. تاکید من بر همین ادعاست که این مشاهیر متعلق به تمام دنیا هستند.

دکتر علیرضا بیگدلی، سفیر سابق ایران در کشورهای آذربایجان، ترکیه و قبرس نیز توضیحاتی درباره عملکرد کشورهای مختلف در زمینه مشاهیر ایران ارائه کرد.

  • منبع خبر : ایرنا