صدر…
حمیدرضا صدر….
صدرالکارشناس برنامه های ورزشی خصوصآ فوتبال
حمیدرضا صدر زمانی به بار معنایی صدا و سیما اضافه کرد که معمولآ کارشناسی های بعد و حین پخش بازیهای فوتبال جذابیت چندانی برای مخاطب نداشت، زمانی که عادلی و یا بهتر بگوییم نورافکنی در فوتبال ما بود صدر صحنه ای یافت که به حق سالها منتظرش بود تا هنرنمایی و بازی خود را به نمایش عموم گذارد و الحق که سربلند از این صحنه بیرون آمد، تنها صدر بود که می توانست همچون زبل خان دستش را دراز کند و مطالب هنری و سیاسی و اجتماعی را به فوتبال گره بزند و غنای مطالعاتی خود را به رخ حاضرین بکشد و مخاطب را در مقابل گیرنده میخ کوب کند، آری صدر کارشناس ورزشی نبود او فیلسوفی بود که فوتبال را خوب میفهمید و با کلمات و عبارات غواصی میکرد در دریای معنا و بیننده محسور این جادوگری….
با بازی خاص دستهایش و عباراتی از جنس هنر تخیل بیننده را به حرکت وا میداشت و حق مطلب را به خوبی ادا میکرد…چون نیک میدانست که تخیل آغاز خلقت است…
باری آدمهایی هستند که چگالی وجودشان بالاست، چگالی صرفآ به معنا عضلات و ماهیچه ها نه….
بلکه چگالی آدمها به ذهن آگاهیشان است، که هر چه ذهن آگاهیشان نسبت به دنیای پیرامونشان بالاتر چگالیشان بیشتر، جناب صدر از آن آدمهایی بود که چگالیاش بالا بود، هر جا که بود آن محل را تحت تآثیر وجود و چگالی خود قرار میداد و اینک سنگینی عدمش بشدت حس میشود…
سِر حمیدرضا صدر…
قیطریه را نمیدانم ولی اورنج کانتی برایت خواهد گریست!
زیرا قیطریه وجودت را در آغوش گرفت و حال نمیدانیم حالش را آیا غمگین است….!
اما اورنج کانتی را میدانم که از عدم وجودت و دوری از چگالی خرد ات مدتها به سوگت خواهد نشست….. زیرا انسان ارزشمندی که اسفنج خردش بسیار مرتفع بود را از دست داده…
و حال که آن بالا به تماشای ما نشستی
نمیدانم به گوشت رسیده یا نه
مطمئنم خوشحال میشوی.” عادل فوتبال در حال بازگشت است…ولی بدون صدرالکارشناس برنامه هایش….
ایام به کام
- نویسنده : حمیدرضا فضلی